اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  هرمزگان

پرورش فقر و تبعیض یا پرورش میگو؟

حقایقی تکان دهنده از آنچه بر سر سواحل هرمزگان به اسم مزارع پرورش میگو می رود.

پرورش فقر و تبعیض یا پرورش میگو؟

روئین تنی سیاسی

متاسفانه نوع عجیبی از روئین تنی سیاسی در بعضی مقامات رخ داده است که هر چه رسانه ها با دلایل و شواهد آشکار، تخلفات واضح پیش چشم مردم را بلند و بلند تر صدا می زنند، حتی زحمت یک جوابیه نیز به خود نمی دهند و در سکوت کامل اداری، قضایی و امنیتی به ادامه تخلف خود می پردازند.


به عنوان نمونه سال گذشته اعتراض شدید همراه با شواهد و دلایل متقن و استشهاد اهل محل در این خبرگزاری منتشر شد که چرا بیش از ۲۰۰ هکتار زمین برای پرورش میگو به رئیس شورای شهرستان قشم واگذار شده است(بیشتر بخوانید). تا این لحظه هیچ جوابیه ای در تحریریه ما دریافت نشد و زمین مزبور، پیش چشم اهالی، در سکوت کامل قضایی، اداری و امنیتی در حال تسطیح و انجام عملیات عمرانی هست. این زمین یکی از صدها هکتاری است که در قشم و در جای جای استان واگذار شده است. 

 

واگذاری زمین یا سرزمین؟

در برخی موارد واگذاری ها به قطعه های بیش از ۹۰۰ هکتار و ۱۰۰۰ هکتار رسیده است(بیشتر بخوانید). البته شاید ۱۰۰۰ هکتار را دیگر نتوان قطعه نامید و اصطلاح سرزمین مناسب تر است. برای درک بزرگی این مساحت کافیست بدانید این اندازه، تقریبا به بزرگی جزیره ابوموسی می باشد(بیشتر بخوانید). مطالعات میدانی ما نشان می دهد مجوز ده هکتار از این زمین ها مشتری هایی با قیمت حدود  یک میلیارد تومان دارد.


نمایندگان عالی دولت در استان رسما عنوان می کنند که ما برای سرمایه گذاران فرش قرمز پهن کرده ایم(بیشتر بخوانید) و شوربختانه که می دانیم به هر کدام از این به اصطلاح سرمایه گذاران، علاوه بر اعطای زمین (بخوانید سرزمین) میلیاردها تومان تسهیلات بسیار مناسب داده شده است تا بر روی این زمین ها به اصطلاح سرمایه گذاری کنند! (بیشتر بخوانید).

 

سال گذشته در یک گزارش، خبر از سرمایه گذاری تنها ۲۰ میلیون تومانی شرکت صدف پدیده قشم در ازای تسهیلات بانکی ۱۹ میلیارد تومانی دادیم(بیشتر بخوانید). هر چند خبر استناد شده مربوطه دیگر روی پرتال استانداری هرمزگان در دسترس نیست، اما با یک جستجوی ساده در سایت های خبری دیگر می توان به صحت این خبر پی برد(بیشتر بخوانید).

 

قسمت تلخ تر ماجرا

قسمت تلخ تر ماجرا هنوز مانده است. مدیران عالی و اقتصادی استان بنا دارند ۵۰ هزار هکتار از اراضی این استان را با همین روش عجیب واگذار نمایند(بیشتر بخوانید)!

 

واقعیت این است که این زمین ها همان انفالی است که در اصل 45 قانون اساسی و بالاتر از آن در قرآن کریم برحفظ آن به نفع ملت تاکید شده است. آیا واگذاری این زمین ها به یک عده خاص با آن آیه کریمه که می فرماید:« کَیْ لَا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ مِنکُمْ - باشد که قدرت، در دست ثروتمندانتان محدود نماند-حشر.7» هم خوانی دارد؟

 

سهم مردم بومی محلی تقریبا هیچ

از طرفی اگر قرار بر تقسیم منابع طبیعی باشد قطعاً مردم بومی- محلی همان منطقه در اولویت هستند تا یقه سفیدهایی که در بعضی مزارع پرورش میگو حتی حاضر نیستند مردم بومی را به عنوان کارگر جذب کنند. این در حالی است که مدیریت کلان استان بارها در کلام، اولویت واگذاری زمین های پرورش میگو را به متقاضیان بومی داده است(بیشتر بخوانید)

 

مردم هرمزگان عمدتاً یا صیاد بودند یا کشاورز و یا تاجر. پرداختن به آنچه که در سالهای اخیر بر سر صیادی و تجارت آمده است در چارچوب این مقاله نیست. اما سخن این است که اگر اشتغال پایدار برای این بومیان آفریده نمی شود، اقل قضیه این است که راه را بر انجام پیشه آبا و اجدادی شان نبندیم.

 

متاسفانه مصاحبه های میدانی ما حاکی از آن است که در بسیاری از روستاها، چندین سال است که به مردم، وعده واگذاری زمین برای پرورش میگو داده شده است و علی رغم اینکه با هماهنگی فرمانداری ها و بخشداری ها، تعاونیهای بومی و محلی جهت دریافت زمین پرورش میگو تشکیل شده، هیچ زمینی به آنها واگذار نگردید(ویدئو ها و مستندات مربوطه در گزارش مفصل دیگری منتشر خواهد شد). و بالعکس در جلوی چشم اهالی، زمین های آبا و اجدادیشان به صورت چند صد هکتاری به آقایان یقه سفید واگذار گردیده است. نمونه این زمین‌ها را می‌توان در کولغان، جلابی، نغاشه، تنبان و بسیاری نقاط دیگر استان دید.

 

حریم آزادراه

چگونه در شرق بندرعباس زمین هایی به طول بیش از ۲۰ کیلومتر بدون رعایت حریم آزادراهِ در حال ساخت واگذار شده است؟ هزینه تغییری که این حجم از آب در جنس زمین مورد استفاده برای ساخت آزادراه به جای می گذارد و پل های پرهزینه ای که برای عبور آب و پساب این مزارع از عرض آزادراه باید ساخته شود به عهده کیست؟ کاربری تجاری کیلومترها زمین جنب آزاد راه به چه کسانی خواهد رسید؟

 

عدم مطالعه کافی زیست محیطی

از نگاه دیگر فرض را بر این می گذاریم که همه این ماجراها در نهایت صحت و سلامت اداری رخ داده است و همانگونه که در رپرتاژ منتشر شده در فضای مجازی آمده است همه دلسوزان وضعیت مزارع پرورش میگو ، «چوپان دروغگو» باشند! سوال دیگر و بزرگتر اینجاست که چرا آسیب بزرگی که این حجم زیاد از پرورش میگو به محیط زیست می زند در نظر گرفته نشده است؟

 

 پساب ناشی از هزاران هکتار مزرعه پرورش میگو را کدام اکوسیستم تاب خواهد آورد؟ توان خود پالایی سواحل خلیج فارس و دریای عمان را چه نهادی محاسبه کرده است؟ گِلی شدن سواحل ماسه ای، افزایش بی رویه و غیر مفید جنگل های حرا و بسیاری اثرات سوء دستکاری طبیعت را چه کسی تخمین زده است؟ در صورت شیوع بیماری لکه سفید در این مزارع، پساب آنها چه تاثیری بر حیات وحش دریایی خواهد گذاشت؟ چه تعداد پرسنل آموزش دیده ای در شیلات هرمزگان استخدام شده اند و چه میزان وسیله نقلیه در اختیار دارند تا بر میزان آمونیاک و فسفر خروجی از این مزارع نظارت داشته باشد؟ با این حجم زیاد آمونیاک، محدودیت رشد فیتوپلانکتون ها و در نتیجه کاهش منابع غذای آبزیان را نخواهیم داشت؟ چه نوع جلبک هایی کاهش و چه نوع جلبک هایی افزایش خواهند یافت؟ چرا مزارع با این فاصله نزدیک نسبت به خور ها و تالاب ها جانمایی شده اند؟

 

چرا نظر کارشناسی دانشمندان این عرصه مورد توجه قرار نمی گیرد؟ اگر در یک چنین پروژه ای نظر مرکز اقیانوس شناسی خلیج فارس گرفته نشود، اصلا مرکز اقیانوس شناسی با آن همه تجهیزات و دانشمند به چه درد این کشور می خورد (بیشتر بخوانید

 

جمع بندی

متاسفانه روئین تنی سیاسی به نحوی است که مثلا در قضیه صید ترال هرچقدر مستند سازی، نگارش مقاله و درج خبر و گزارش انجام شد اتفاق خاصی در بدنه مدیریتی اجرایی، قضایی و امنیتی استان رخ نداد. و مدیریت عالی استان آن را جو سازی های بی مورد می دانست(بیشتر بخوانید)، تا جایی که در نهایت نیروی دریایی سپاه مجبور به ورود به نفع ملت شد (بیشتر بخوانید). و در عملیات های متعددی این غول های ماهی خوار را در تور انداخت(بیشتر بخوانید).


پس از آن بود که مدیریت عالی استان، بدون در نظر گرفتن اینکه نیروهای نظامی از فرماندهی کل قوا دستور می گیرند نه شخص دیگر، عنوان کرد ما به نیروی دریایی سپاه ماموریت می دهیم برخورد نمایند (بیشتر بخوانید)!

 

در قضیه مزارع پرورش میگو نیز کار ما گفتن و نوشتن است. امید است مدیریت جدید قضایی استان و کشور، یا جلوی نوشتن ما را بگیرند یا جلوی نوشته شدن این قرارداد های عجیب و غریب را که بیش از این سوهان روح ملت نباشیم. 

 

و اگر اتفاقی که باید، رخ نداد، به عنوان یک خبرنگار که وظیفه دارد صدای مردم باشد، از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می خواهم همان گونه که در موضوع کشتی های بظاهر چینی ورود کردند، در این مقوله نیز ورود کرده و حق پابرهنگان که به فرموده امام خمینی ولی نعمتان این انقلاب هستند را بازپس بگیرند. جایی که عدالت رعایت نشود قطعا ظلم اتفاق افتاده و سکوت در برابر ظلم روا نیست.

علی کوزه گر

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول